
- دفاع با نوع حمله متناسب باشد.
- امکان فرار از صحنه جرم وجود نداشته باشد.
- به قصد دفاع، عمل انجام شده است.
ضرب و جرح از جرایم بسیار شایع هستند که در نتیجه درگیری و نزاع افراد با یکدیگر برای فرد ایجاد میشود و تعداد زیادی از پرونده های قضایی را به خود اختصاص داده اند. ضرب به صدماتی گفته میشود به صدماتی که بدون شکستگی یا خونریزی بر اعضای بدن وارد میشود و آثاری مانند کوفتگی، سرخی، کبودی، سیاه شدن و پیچ خوردن ایجاد میکند ضرب گفته میشود. و جرح باعث از هم گسیختگی بافت های بدن میشود که معمولا با خونریزی همراه است، مانند خراشیدگی یا پارگی پوست یا شکستن استخوان و نقص یا قطع عضو. در مجله دلتا به جرم ضرب و جرح و مجازات هایی که در قانون برای آن تعیین شده است میپردازیم.
ضرب و جرح از جمله جرائم بر اعضا هستند که شامل هر نوع جنایتی میشود که منجر به قتل نشده است. اگر جنایت وارده بر شخص به صورت عمدی باشد، در صورت شکایت شخص زیان دیده یا ولی او در صورت وجود سایر شرایط مقرر در قانون، برای مجرم قصاص در نظر گرفته میشود و در غیر این صورت، مطابق قانون، دیه و تعزیر را به دنبال خواهد داشت. بنابراین، طبق قانون برای این جرم یکی از مجازات های قصاص، دیه و تعزیر تعیین خواهد شد. البته گاهی برای جرم ضرب و جرح هم مجازات دیه و هم تعزیر تعلق میگیرد.
ضرب صدماتی است که بدون شکستگی یا خونریزی بر اعضای بدن شخص وارد شود و آثاری مانند کوفتگی، سرخی، کبودی، سیاه شدن و پیچ خوردن ایجاد کند. در قانون، برای هریک از این موارد دیه مقرر شده است که ضارب باید آن را به فرد مضروب پرداخت کند. دیه صدماتی که موجب تغییر رنگ پوست می شود، در قانون مجازات اسلامی به شرح ذیل است:
در چنین مواردی بین اینکه برای آن عضو آسیب دیده دیه تعیین شده باشد یا نباشد، فرقی نیست. همچنین بین تغییر رنگ تمام یا قسمتی از عضو و نیز بقا یا از بین رفتن اثر آن فرقی وجود ندارد. برای صدمه ای که موجب تورم بدن، سر یا صورت شود ارش تعیین میشود و چنانچه علاوه بر تورم، موجب تغییر رنگ پوست نیز بشود، دیه و ارش تغییر رنگ به آن افزوده میشود. منظور از ارش، مقدار مالی است که به عنوان جبران خسارت مالی یا بدنی پرداخت میشود و در قانون برای آن اندازه ای مشخص نشده است.
هر کس عمدا به دیگری ضرب یا جرح وارد کند که موجب نقصان یا شکستن یا از کار افتادن عضوی از اعضا شود یا منتهی به بیماری دائمی یا فقدان یا نقص یکی از حواس یا منافع یا از بین رفتن عقل مجنی علیه (زیان دیده) شود، در مواردی که قصاص امکان نداشته باشد، چنانچه اقدام وی موجب اخلال در نظم و امنیت جامعه یا بیم تجری مرتکب یا دیگران باشد، به ۲ تا ۵ سال حبس محکوم خواهد شد و در صورت درخواست قربانی، مرتکب به پرداخت دیه نیز محکوم میشود. بنابراین، یکی از فرض هایی که مرتکب ضرب و جرح علاوه بر دیه به تعزیر نیز محکوم میشود، وقتی است که به تشخیص قاضی، اقدام او نظم و امنیت جامعه را مختل کرده باشد. همچنین در مواردی که جرح وارده منجر به صدمات فوق نشود، اما آلت جرح اسلحه یا چاقو و امثال آن باشد. در این صورت، مرتکب به ۳ ماه تا یک سال حبس محکوم خواهد شد. علاوه بر این، هرگاه عدهای با یکدیگر منازعه کنند، در صورتی که این نزاع دسته جمعی منتهی به ضرب و جرح شود، هر یک از شرکت کنندگان در نزاع، حسب مورد، به حبس از ۳ ماه تا یک سال محکوم میشوند.
یکی از اهداف زن و شوهر از ازدواج تشکیل خانواده و زندگی در کنار یکدیگر است. تهیه مسکن از جمله مواردی است که در مبحث نفقه مطرح شده است. طبق قانون، نفقه عبارت است از همه نیازهای متعارف و متناسب با وضعیت زن از قبیل مسکن، لباس، اثاث منزل، هزینه های درمانی و بهداشتی و خدمتکار در صورت عادت یا به دلیل بیماری که مرد ملزم به تامین آن ها است. در واقع به محض وقوع عقد ازدواج زن و شوهر دارای حقوق و تکالیف نسبت به هم میشوند که تهیه مسکن متناسب شان زن و اثاث منزل مورد نیاز نیز از مواردی است که باید از جانب شوهر تهیه شود.
به محض وقوع عقد ازدواج زن و شوهر دارای حقوق و تکالیف نسبت به هم میشوند که تهیه مسکن متناسب شان زن و اثاث منزل مورد نیاز از مواردی است که باید از جانب شوهر تهیه شود. عدم تهیه مسکن از جانب شوهر یکی از مواردی است که میتواند باعث بروز اختلاف بین زن و شوهر شود. در مجله دلتا به شرایط درخواست طلاق به دلیل عدم تهیه مسکن توسط همسر پرداخته شده است.
داشتن مسکن از مسائل ضروری شروع زندگی مشترک است. یکی از اهداف زن و شوهر از ازدواج تشکیل خانواده و زندگی در کنار یکدیگر است. تهیه مسکن از جمله مواردی است که در مبحث نفقه مطرح شده است. طبق قانون، نفقه عبارت است از همه نیازهای متعارف و متناسب با وضعیت زن از قبیل مسکن، لباس، اثاث منزل، هزینه های درمانی و بهداشتی و خدمتکار در صورت عادت یا به دلیل بیماری که مرد ملزم به تامین آن ها است.
بنابراین در صورتی که مرد نتواند مسکن مناسب را برای همسر خود تهیه کند، زن میتواند با دادن دادخواست به دادگاه تقاضای خود را مبنی بر الزام خوانده (همسر) به تهیه مسکن مستقل ارائه دهد و شوهر موظف است که منزلی در شان زن که تشخیص آن با دادگاه خانواده است تهیه کند. فرقی نمیکند که مسکن خریداری یا رهن و اجاره کند. در واقع الزامی نیست که منزل حتما خریداری شود. به طور مثال مرد میتواند مدارکی به دادگاه ارائه کند که منزل مورد نظر توسط پدر وی در اختیار او برای زندگی مشترک قرار گرفته است. همچنین شایان ذکر است در صورت تقاضای الزام به تمکین زن که توسط شوهر تقدیم دادگاه میشود، شوهر باید مقدمات تمکین مثل تهیه مسکن و اثاث منزل را تهیه کند. در چنین شرایطی دادگاه خانواده در مرحله رسیدگی یا اجرای حکم به وسیله مددکاری، کلانتری و غیره …. دستور بازدید از مسکن تهیه شده توسط مرد را صادر میکند. بنابراین در فرض این که زن دادخواست تهیه مسکن مستقل ارائه کند یا شوهر دادخواست الزام به تمکین وی بدهد در هر دو فرض شوهر مکلف به تهیه مسکن متناسب با شان همسر است.
طبق قانون مدنی زن باید در منزلی که شوهر تعیین میکند سکونت کند مگر اینکه اختیار تعیین منزل به زن داده شده باشد. در این خصوص چند نکته حائز اهمیت است:
الف) اختیار تعیین مسکن با شوهر است مگر اینکه خلاف آن در عقدنامه یا در سند دیگری بعد از عقد شرط شده باشد که به آن شرط حق مسکن زوجه گفته میشود.
ب) اگر زن بدون دلیل از سکونت در منزل تهیه شده توسط زوج خودداری کند و به وظیفه تمکین خود حق عمل نکند ناشزه محسوب میشود و مستحق نفقه نخواهد بود.
ج) طبق ماده ۱۱۰۷ قانون مدنی در تهیه مسکن ملاک شان زن است نه توانایی مالی زوج و تشخیص این امر با دادگاه است.
د) نکته مهم اینکه شوهر باید در شهر محل سکونت خود منزل تهیه کند.
اگر شوهر به رای دادگاه عمل نکند زن میتواند به استناد رای دادگاه و اقدام نکردن شوهر به تهیه مسکن مطالبه نفقه کند اما نکته مهم این است این موضوع از موجبات عسر و حرج زن ( سختی و مشقت) و طلاق نیز هست.
برای ثبت دادخواست الزام به تهیه مسکن باید به دفتر خدمات الکترونیک قضایی مراجعه و مدارک لازم برای دادخواست تهیه مسکن که عبارت است از عقدنامه یا رونوشت آن، شناسنامه و کارت ملی ارائه شود. هزینه دادرسی معادل دعاوی غیر مالی در دفتر مذکور دریافت و پرونده به دادگاه خانواده ارجاع و از طریق پیامک و ابلاغ الکترونیک زمان و شعبه رسیدگی کننده به شما ابلاغ میشود. البته شایان ذکر است که قبل از ثبت دادخواست باید در سامانه ثنا (ابلاغ الکترونیک قضایی) ثبت نام شود. بعد از این مرحله دادگاه با تعیین وقت و اخطار به شوهر جلسه رسیدگی تشکیل میدهد و به پرونده رسیدگی و در نهایت تصمیم نهایی را خواهد گرفت.
کلیه اموال باقی مانده از متوفی واقع در ایران و یا خارج از ایران اعم از منقول ( اموالی که قابلیت جا به جایی دارند مانند خودرو) و غیر منقول و مطالبات قابل وصول و حقوق مالی، پس از کم کردن هزینه های تدفین که باید این هزینه ها متعارف باشد و نیز واجبات مالی و بدهی های شخص فوت شده، مشمول قانون مالیات بر ارث میشوند.
مالیات بر ارث یکی از انواع مالیات های مستقیمی است که دولت با توجه به قانون، دریافت میکند به این صورت که هر گاه فرد متوفی ورثه داشته باشد، وراث یا نماینده قانونی او، باید ابتدا به انحصار وراثت اقدام کنند تا به طور رسمی وراث متوفی مشخص گردند. آنها همچنین مکلف اند ظرف حداکثر یک سال از تاریخ فوت، به سازمان امور مالیاتی محل سکونت متوفی مراجعه و در اظهارنامه ای که به شکل فرم های مخصوص و توسط سازمان امور مالیاتی تهیه شده اطلاعات مربوط به هویت، مکان متوفی، وراث حین فوت، اموال و دارایی ها، بدهی ها، هزینه های کفن و دفن و واجبات مالی و عبادی و دیون متوفی را مانند مهریه همسر وی ذکر کنند. در مجله دلتا موارد معافیت از قانون مالیات بر ارث بررسی و به آن پرداخته شده است.
در انحصار وراثت کلیه اموال باقی مانده از متوفی واقع در ایران و یا خارج از ایران اعم از منقول ( اموالی که قابلیت جا به جایی دارند مانند خودرو) و غیر منقول و مطالبات قابل وصول و حقوق مالی، پس از کم کردن هزینه های تدفین که باید این هزینه ها متعارف باشد و نیز واجبات مالی و بدهی های شخص فوت شده، مشمول قانون مالیات بر ارث خواهند بود. در زیر اموالی که مشمول قانون مالیات بر ارث میشوند ذکر شده است.
در صورتی که تاریخ فوت از ابتدای سال ۱۳۹۵ باشد مالیات بر ارث مغازه ۳ درصد قیمت توسط کارشناس اداره مالیات تعیین شده است که در این خصوص همچنین باید گفت مالیات بر ارث انبار تجاری ۵۰ درصد ارزش مغازه در واحد متر مربع و همچنین بالکن یک سوم (۱/۳) از هر متر مربع تجاری است. اجناس داخل مغازه نیز ارزیابی و ۱۰ درصد ارزش اجناس، مالیات بر ارث اجناس داخل مغازه میشود.
مالیات ملک مسکونی، هفت و نیم درصد قیمت منطقه ای است. منظور از قیمت منطقه ای قیمتی است که توسط کارشناسان اداره مالیات طبق قوانین و مقرات خاصی محاسبه میشود و با قیمت واقعی ملک متفاوت است وگاهی بالاتر و یا پایین تر از قیمت واقعی ملک است.
1. از سهم الارث هریک از وراث طبقه اول مبلغ سی میلیون ۳۰٫۰۰۰٫۰۰۰ ریال به عنوان معافیت کسر میشود و مبلغ باقی مانده به نرخ های مذکور مشمول مالیات میشود. معافیت مذکور برای هریک از وراث طبقه اول که کمتر از بیست سال سن داشته یا محجور (شخصی که ناتوان در اداره امور مربوط به خود باشد) یا معلول و یا از کار افتاده باشد مبلغ پنجاه میلیون ۵۰٫۰۰۰٫۰۰۰ ریال خواهد بود.
2. وراث طبقات اول و دوم نسبت به اموال شهدای انقلاب اسلامی مشمول مالیات بر ارث موضوع این فصل نخواهند بود.
منظور از پول نقد میتواند سپرده و حساب های بانکی متوفی باشد و یا پول های نقدی که متوفی در منزل شخصی خود و یا دوستان دارد و یا نزد اشخاص ثالث به امانت گذاشته است. در زیر به این موارد تونضیح داده شده است.
الف) سپرده بانکی متوفی
مالیات حساب های بانکی متوفی از سال ۹۵ به بعد ۳ درصد محاسبه میشود یعنی ۳ درصد کل حساب بانکی به نحوی که باید گفت که حساب ها و سپرده های بانکی از سال ۹۵ تا کنون از هیچ معافیت مالیاتی بهره مند نشده اند و از کل سپرده، این ۳ درصد لحاظ میشود .
ب) پول نقد متوفی
طبق قانون ارث در این موارد با توجه به اینکه امکان شناسایی چنین اموالی برای دولت عملا وجود ندارد ورثه به راحتی میتوانند از معرفی چنین اموالی خودداری کرده و از این لحاظ مالیاتی پرداخت نکنند. شایان ذکر است که اگر پول نقد در صندوق های امانات اعم از دولتی و یا خصوصی باشد در این صورت وراث باید 10% این مبالغ را به عنوان مالیات بر ارث به دولت پرداخت کنند.
تحریر ترکه چیست و قوانین آن چگونه است؟
میزان ارث بردن زن و مرد از یکدیگر
یکی از مواردی که ممکن است باعث ایجاد تنش در زندگی زناشویی شود بیماری روانی زن یا مرد است. این سوال ممکن است پیش آید که در صورت بیماری روانی زوج ها قانون چه راهکاری در نظر گرفته است؟ آیا در چنین شرایطی به زن مهریه تعلق میگیرد یا خیر؟
طلاق به دلیل بیماری روانی همسر از حقوق قانونی و شرعی است که در صورت بروز اختلافات لاینحل در زندگی زناشویی برای زوج هایی که تصمیم بر جدایی گرفته اند در نظر گرفته شده است. هر چند که همیشه تلاش بر پایداری خانواده و ایجاد صلح و سازش بین زن و شوهر است اما گاهی این تلاش ها در تصمیمی که زوج ها گرفته اند نتیجه ای ندارد و طلاق صورت میگیرد. یکی از مواردی که ممکن است باعث ایجاد تنش در زندگی زناشویی شود بیماری روانی زن یا مرد است. در مجله دلتا به بررسی شرایط طلاق در صورت وجود چنین بیماری پرداخته و نیز به این پرسش پاسخ داده شده است که آیا به زن به دلیل بیماری روانی مهریه تعلق میگیرد یا خیر؟ پس در ادامه با ما همراه باشید.
طبق قانون اگر زن در دادگاه ثابت کند که همسر وی دچار بیماری صعب العلاج شده و یا درگیر بیماری است که موجب سوء رفتار و سوء معاشرت او شده است میتواند از دادگاه درخواست طلاق کند حتی در صورتی که شوهر وی مخالف طلاق باشد. در چنین شرایطی زن به دو طریق میتواند شکایت کند.
بنابراین بر اساس قانون مدنی، مبتلا شدن مرد به بیماری های صعب العلاج روانی یا مسری یا هر عارضه دیگری که زندگی مشترک را با مشکل مواجه کند از موجبات عسر و حرج (سختی و مشقت) زن بوده و دادگاهی که به درخواست طلاق رسیدگی میکند حکم به طلاق صادر میکند. موارد مندرج در شروط دوازده گانه عقد نامه از مواردی است که در صدور حکم طلاق میتواند تاثیر گذار باشد. در زیر به این موارد اشاره شده است:
زن با ارائه مدارک و دلایل لازم به دادگاه نظیر سوابق پزشکی، اقرار صریح یا تلویحی شوهر، شهادت شهود، معاینه پزشکی قانونی، تحقیقات محلی و… میتواند به اثبات ادعای خود مبنی بر بیماری همسر و قانع کردن قاضی رسیدگی کننده به پرونده کمک کند. شایان ذکر است اگر زوج بعد از عقد دچار جنون و بیماری روانی شود طبق قانون مدنی این امر موجب فسخ نکاح خواهد شد. و همچنین اگر هر کدام از زوج ها در زمان عقد مجنون بوده باشند، طبق قانون مدنی عقد ازدواج فسخ میشود. در واقع با استناد به ماده 1121 قانون مدنی، بیماری روانی هر یک از زن و شوهر، اعم از اینکه دائمی یا دوره ای باشد، برای طرف مقابل موجب حق فسخ خواهد بود.
در خصوص تکلیف مهریه و نفقه پس از جنون شوهر قانون مقرر میدارد؛ چنانچه فسخ عقد به دلیل جنون، قبل از رابطه جنسی باشد، مهریه به زن تعلق نمیگیرد اما اگر پس از رابطه جنسی باشد و یکی از طرف ها بخواهد عقد را فسخ کند، تمام مهریه به زن تعلق میگیرد. در واقع از آن جا که در بیشتر موارد فسخ پیش از رابطه مذکور صورت میگیرد، بهتر است که زن به جای فسخ، درپی طلاق باشد تا حداقل نفقه دوران زناشویی و نیمی از مهریه به وی تعلق گیرد.
ترک منزل توسط شوهر؛ عواقب قانونی آن
طبق آئین نامه اجرایی مدارس مدیر مدرسه موظف است ممنوعیت تنبیه بدنی را به اطلاع کلیه همکاران خود برساند و نیز بیان کند که در صورت تخلف معلمان از این مقررات گزارش آن به اداره آموزش و پرورش ارائه خواهد شد. و در صورت سرپیچی از این تکلیف، متناسب با اعمال و رفتار فرد متخلف حکم صادر میشود.
تنبیه بدنی دانش آموزان از جمله جرائمی است که قانون در خصوص آن برای فرد متخلف مجازات در نظر گرفته است. به گزارش مجله دلتا در آئین نامه اجرایی مدارس، تأکید بر تدبیر و راهنمایی های تربیتی شده و مرقوم میدارد در صورتی که این اعمال مؤثر واقع نشد با رعایت تناسب، تنبیه اعمال میشود. پس باید این موضوع در نظر گرفته شود که بهترین روش برای متنبه کردن دانش آموزان روش های تربیتی است.
تنبیه بدنی در قوانین و مقررات به دو شکل مجاز و غیر مجاز قابل بررسی شده است:
طبق آئین نامه اجرایی مدارس، هنگام ثبت نام، باید برخی از موارد وظایف دانش آموزان در فرم ثبت نام ذکر شود. اگر دانش آموزان نسبت به وظایف خود کوتاهی کنند، تخلف کردهاند، بعد از اینکه چاره جویی ها و راهنمایی های تربیتی مفید و موثر واقع نشد با رعایت تناسب به یکی از روش های زیر مورد تنبیه قرار میگیرند:
1. تذکر شفاهی به طور خصوصی
2. تذکر و اخطار شفاهی دانش آموزان کلاس مربوط
3. تغییر کلاس، با اطلاع ولی دانش آموز
4. اخطار کتبی و اطلاع به ولی دانش آموز
5. اخراج موقت از مدرسه با اطلاع قبلی ولی دانش آموز، حداکثر برای مدت سه روز
6. انتقال به مدرسه ای دیگر
شایان ذکر است که تنبیهات بند 1 و ۲ بر عهده معلم و مربی است و بند ۳ بر عهده مدیر و بند ۴ و ۵ پس از موافقت شورای مدرسه با مدیر است. ولی در مورد بند ۶ علاوه بر تأیید شورای مدرسه، موافقت اداره آموزش و پرورش لازم و ضروری است. و در آخر اگر دانش آموزی از منطقه ای به منطقه ای دیگر منتقل و تشخیص داده شد که موجب انحراف و گمراهی دانش آموزان دیگر میشود با تأیید شورای مدرسه و موافقت اداره آموزش و پرورش در نوبت اول از حضور در مدارس منطقه و برای نوبت دوم تا مدتی که اداره کل آموزش و پرورش تعیین کند از حضور در کلیه مدارس محروم و از اولیای او خواسته میشود تعلیم و تربیت فرزند خود را بیرون از مدرسه بر عهده بگیرند. شایان ذکر است سوابق تنبیه و تخلف دانش آموز در پایان هر سال تحصیلی از بین خواهد رفت تا سابقه نامناسبی برای دانش آموز باقی نماند. البته نتیجه اقدامات در نمره انضباط منعکس میشود.
طبق آئین نامه مذکور مدیر موظف است که با همکاری معلمان، مربیان و شورای دانش آموزی، وظایف دانش آموزان و تنبیهات و تشویقات مقرر در این آئین نامه را به تناسب سن و فهم دانش آموز به او آموزش دهد. بنابراین تنبیه های مجاز در قانون عبارت است از تذکر و اخطار شفاهی به طور خصوصی، تذکر و اخطار شفاهی در حضور دانش آموزان کلاس مربوط؛ تغییر کلاس در صورت وجود کلاسهای متعدد در یک پایه با اطلاع ولی دانش آموز، اخطار کتبی و اطلاع به دانش آموز، اخراج موقت از مدرسه با اطلاع قبلی ولی دانش آموز به مدت حداکثر سه روز و بالاخره انتقال به مدرسه دیگر.
تنبیهات غیر مجاز عبارتند از تنبیه بدنی، اهانت و تعیین تکالیف درسی غیر متعارف که به لحاظ تنبیه دانش آموز صورت میگیرد. در ماده ۷۷ آئین نامه اجرایی مدارس در خصوص تنبیه بدنی آمده است: «اعمال هر گونه تنبیه از قبیل اهانت، تنبیه بدنی و تعیین تکالیف درسی به منظور تنبیه ممنوع است.» طبق آئین نامه مذکور مدیر مدرسه موظف است ممنوعیت تنبیه بدنی را به اطلاع همکاران خود برساند و نیز بیان کند که در صورت تخلف معلمان از این تکلیف گزارش آن به اداره آموزش و پرورش ارائه خواهد شد. و در صورت سرپیچی از این تکلیف، متناسب با اعمال و رفتار فرد متخلف حکم صادر میشود.
علاوه بر مجازات یاد شده، طبق قانون مجازات اسلامی اهانت و هتک حیثیت و… افراد، مجازات کیفری نیز خواهد داشت. منظور از توهین به کار بردن الفاظی است که موجب تخفیف و تحقیر طرف مقابل میشود. و در صورتی که تنبیه بدنی موجب کبودی و شکستگی و هر گونه صدمه به دانش آموز شود، باید به وی دیه تعلق بگیرد.
شنود یا استراق سمع از نظر قانون چه مجازاتی دارد؟
وکیل معاضدتی هیچ حق الوکاله ای نمی گیرد
مهمترین موضوعی که باید در هر مرحله از تحقیقات مقدماتی مورد توجه قرار گیرد احترام به آزادی افراد است. در شرایطی که ثابت نشده است که متهم واقعا مجرم است یا خیر، قرار بازداشت موقت میتواند باعث تضعیف حقوق قانونی افراد شود. به همین دلیل برای جلوگیری از سوء استفاده از این قرار و تضعیف حقوق فرد در صورت صدور حکم بازداشت موقت، متهم میتواند به این حکم اعتراض کند.
قرار بازداشت موقت برای دسترسی داشتن به متهم صورت میگیرد، که در این بازداشت آزادی وی به طور موقت سلب میشود. به گزارش مجله دلتا در بازداشت موقت متهم به دلیل جرمی که احتمالا انجام داده حداقل تا یک ماه زندانی میشود و با هیچ سند و ضمانتی نمیشود او را آزاد کرد و تا چند ماه هم قابل تمدید است.
در مواردی که دلایل و مدارک مبنی بر اتهام به متهم وجود داشته باشد، قرار بازداشت موقت توسط قضات دادگاه صادر خواهد شد. در زیر به انواع قرارهای بازداشت اشاره شده است:
در برخی از جرائم قاضی مختار به صدور قرار بازداشت موقت است. و در واقع مکلف به صدور این قرار برای متهم نیست و با اختیاراتی که طبق قانون به وی واگذار شده و با توجه به شرایط و قرائن تصمیم مقتضی را اتخاذ میکند. این جرائم در ذیل اشاره شده است.
• جرم هایی که مجازات آن ها اعدام و قطع عضو باشد.
• جرم های عمدی که مجازات آن ها سه سال حبس و یا بیشتر از سه سال باشد.
• در مواردی که آزاد بودن متهم موجب از بین رفتن آثار و دلایل جرم میشود یا موجب تبانی با متهمان دیگر یا شهود شده و یا سبب شود که شهود از ترس متهم حاضر به شهادت نباشند همچنین در مواردی که احتمال فرار یا مخفی شدن متهم باشد و نتوان از آن جلوگیری کرد.
• در قتل عمد با تقاضای اولیاء دم برای تهیه و اقامه دلیل و مدرک حداکثر به مدت ۶ روز بازداشت میشود.
• در جرائم منافی عفت مثل زنا در صورتی که جنبه عمومی داشته باشد و در مواردی که قاضی تشخیص دهد آزادی متهم باعث فساد میشود، میتوان قرار بازداشت موقت صادر کرد.
اما یک سری از جرائم وجود دارند که حتما باید قرار بازداشت موقت صادر شود. و در واقع قاضی در خصوص این گونه جرم ها مکلف به صدورقرار خواهد بود.
• در قتل عمد، آدم ربایی، اسید پاشی، محاربه، فساد فی الارض
• در جرائمی که مجازات قانونی آن اعدام یا حبس ابد باشد.
• در مواردی که حداقل یک بار سابقه محکومیت قطعی یا دو یا بیشتر از دو مرتبه سابقه محکومیت غیر قطعی به علت ارتکاب هر یک از جرائم سرقت، کلاهبرداری، اختلاس، ارتشاء، خیانت در امانت، جعل و استفاده از سند مجهول داشته باشد، و نیز در کلیه جرائمی که به موجب قانون خاص قرار بازداشت موقت تعیین شده باشد.
ممکن است توسط بازپرس یا دادیار صادر شود. این قرار به متهم ابلاغ میشود و متهم ظرف ده روز از تاریخ ابلاغ حق اعتراض دارد. در هر حال پرونده باید ظرف ۲۴ ساعت برای اظهار نظر دادستان نسبت به این قرار برای وی ارسال شود. در صورتی که دادستان با قرار بازداشت موقت مخالفت کند باید از نظر دادستان پیروی کرد و متهم آزاد میشود و مقام صادر کننده باید قرار دیگری برای متهم در نظر بگیرد. در برخی موارد دادستان می تواند از بازپرس بخواهد که قرار بازداشت متهم را صادر کند.
مهمترین موضوعی که باید در هر مرحله از تحقیقات مقدماتی مورد توجه قرار گیرد احترام به آزادی افراد است. در شرایطی که ثابت نشده است که متهم واقعا مجرم است یا خیر، قرار بازداشت موقت میتواند باعث تضعیف حقوق قانونی افراد شود. به همین دلیل برای جلوگیری از سوء استفاده از این قرار و تضعیف حقوق فرد در صورت صدور حکم بازداشت موقت متهم میتواند به این حکم اعتراض کند. مرجع اعتراض به قرار باز داشت موقت، دادگاه است و متهم از زمان ابلاغ این قرار تا ده روز میتواند اعتراض خود را در دادگاه عمومی و انقلاب محل صدور قرار مطرح کند
شنود یا استراق سمع از نظر قانون چه مجازاتی دارد؟
خانواده در جوامع بشری مهم ترین و مقدس ترین نهاد است که امروزه همه اصل وفاداری زن و شوهر به یکدیگر را پذیرفته اند. این جمله اساسی و بنیادی است که نابودی خانواده موجب نابودی اجتماع است.
مهریه از جمله حقوق مالی زن است که مرد همواره مکلف به پرداخت آن در هر شرایطی است. اما سوالی که مطرح میشود این است که در صورت خیانت زن به مرد شرایط پرداخت مهریه چگونه است؟ و آیا اصلا مهریه در صورت خیانت به همسر تعلق میگیرد؟ در مجله دلتا به بررسی نظر قانونگذار در خصوص این موضوع میپردازیم.
از دیدگاه قانون زن تحت هر شرایطی حتی ارتکاب جرم نسبت به همسر، مستحق دریافت مهریه است و شوهر نمیتواند به دلیل موضوعاتی مانند خیانت از پرداخت مهریه به وی خودداری کند. بنابراین نتیجه میگیریم که حتی در شرایط نقض وفاداری از طرف زن همچنان حق مهر محفوظ است و به وی تعلق میگیرد.
طبق قانون مدنی، هر فردی که مدعی حقی باشد باید آن را در دادگاه ثابت کند، و متهم هرگاه برای دفاع از خود، مدعی موضوعی باشد باید آن موضوع را به دلیل و مدرک نیاز داشته باشد اثبات امر بر عهده او است. در واقع شخصی که مدعی خیانت همسر به خودش است باید آن را در دادگاه ثابت کند. موارد اثبات دعوا عبارتند از :
• اقرار
• اسناد کتبی
• شهادت
• امارات
• قسم
روش های اثبات امر کیفری در قانون مجازات اسلامی نیز عبارتند از :
• اقرار
• شهادت
• سوگند
• علم قاضی
بنابراین ایمیل، پیامک یا چت را میتوان در زمره اسناد و مدارک در نظر گرفت. البته باید به این موضوع توجه داشت که امکان دخالت در این اسناد از طریق هک و … بسیار زیاد است. به این دلیل اطمینان از صحت این مدارک نسبت به سایر اسناد کتبی کمتر است. بنابراین روش های ارتباطی چون ایمیل، چت، پیامک فقط میتوانند جزء موارد علم قاضی به حساب آیند، که در کنار سایر شرایط برای قاضی محرز میشود. بنابراین صرف وجود چنین رابطه ای جرم به حساب نمیآید و فقط در صورت بروز این رابطه در قالب های جرایم عمومی قابل پیگیری است.
خانواده در جوامع بشری مهم ترین و مقدس ترین نهاد است. امروزه همه اصل وفاداری زن و شوهر نسبت به یکدیگر را پذیرفته اند. این جمله اساسی و بنیادی است که نابودی خانواده موجب نابودی اجتماع است. خداوند کریم در سوره روم میفرماید : «از نشانه های خداوند این است که برای شما همسرانی آفرید که با آنان آرامش یابید و میان شما عشق و مهربانی برقرار ساخت». این نشانه عشق محبتی است که خداوند میان زن و مرد قرار داده است.
آنچه باید در باره مهریه و نفقه بدانید
10 نکته مهم در تنظیم وکالتنامه خارج از کشور
چالش های حقوقی اسناد مالکیت معارض
اجاره به شرط تملیک عقدی است که در آن شرط شود مستاجر در پایان مدت اجاره در صورت عمل به شرایط مندرج در قرارداد مالک ملک مورد نظر شود.
عقد اجاره به شرط تملیک یکی از اقسام عقد اجاره است که امروزه رواج بسیاری پیدا کرده است و به یکی از انواع تسهیلات اعطایی توسط بانک ها تبدیل شده است. در واقع بانک ها برای گسترش امور خدماتی، کشاورزی، صنعتی و … به عنوان موجر معاملات اجاره به شرط تملیک را انجام میدهند. یعنی اموالی را خریداری میکنند و در قالب اجاره به شرط تملیک در اختیار متقاضیان قرار میدهند. در مجله دلتا به بررسی شرایط و ضوابط عقد اجاره به شرط تملیک در خصوص ملک پرداخته شده است.
اجاره به شرط تملیک عقدی است که در آن شرط شود مستاجر در پایان مدت اجاره در صورت عمل به شرایط مندرج در قرارداد مالک ملک مورد نظر شود. یکی از انواع اجاره به شرط تملیک، لیزینگ است که برای واگذاری خودرو انجام میشود. یا به طور مثال در عقد اجاره ای بین موجر (صاحب ملک) و مستاجر توافق میشود که اگر مستأجر به کلیه تعهداتی که در قرارداد ذکر شده عمل کند، در پایان مدت اجاره، مالک ملک مورد اجاره خواهد شد. شایان ذکر است که تعهدی که برای مستاجر تعیین میشود باید مورد قبول و توافق هر دو طرف قرار بگیرد. به طور مثال موجر میتواند منزل خود را به مستأجر اجاره دهد و شرط کند که اگر مستأجر در هر ماه مبلغ معینی را بپردازد در پایان مدت اجاره، ملک به تملک وی در خواهد آمد. بنابراین اگر مستأجر به تعهدی که برای او ایجاد شده است به طور کامل عمل کند، دیگر تعهدی برای تخلیه ملک نخواهد داشت و موجر موظف خواهد بود که مالکیت ملک مورد نظر را بعد از اتمام مدت زمانی که تعیین شده است، به مستأجر انتقال بدهد.
این عقد که در آن برای مالکیت ملک به نفع مستاجر در خاتمه مدت اجاره شروطی وجود دارد، از نظر ماهیت و چگونگی شرط یا شرایطی که در قرارداد اجاره ذکر میشود به دو دسته تقسیم میشود:
به این معنا است که صاحب ملک در عقد اجاره شرط یا شروطی را تعیین میکند که در صورت محقق شدن آن ها از سوی مستاجر، وی میتواند مالک شود. البته در این حالت مستاجر مکلف است بعد از محقق شدن شروط مذکور پول ملک را هم بدهد.
در این حالت در پایان مدت اجاره و با پرداخت اقساط و عمل به سایر شرایط مندرج در عقد، ملک به مالکیت مستاجر در میآید. در واقع این شرط بیشتر به نفع مستأجر است. در این نوع از اجاره به شرط تملیک، نیازی به اقدام جدیدی از طرف موجر یا مستاجر نیست و اگر هم رعایت تشریفات اداری مانند تنظیم سند در این مورد لازم باشد، این اقدامات تاثیری در مالکیت ندارد و فقط نقل و انتقال انجام شده را محکم تر میکند.
عقد اجاره به شرط تملیک به روش های مختلف خاتمه پیدا میکند:
1. در مواردی که مدت زمان اجاره تمام شود؛ و مستاجر به کلیه شروط مورد توافق عمل کرده و اقساط را به موقع پرداخته باشد، با توجه به این موضوع که قرارداد اجاره به شرط تملیک از نوع شرط فعل باشد یا شرط نتیجه، ملک مذکور به ملکیت درمیآید و عقد خاتمه مییابد.
2. در مواردی که مدت اجاره تمام شده؛ ولی مستاجر به شروط مورد توافق عمل نکرده باشد، که در این شرایط موجر حق دارد ملک را پس بگیرد.
3. گاهی موجر یا مستاجر در طول مدت اجاره، قرارداد را فسخ میکنند. این حالت نیز یکی از موارد انقضای قرارداد اجاره به شرط تملیک است.
ملکی که اجاره میکنید را دقیق تر بررسی کنید
اجاره خانه یا اجاره بها به چه صورت مشخص میشود؟
10 نکته کلیدی و مهم در اجاره ملک
مطابق قانون مدنی، زن باید در منزلی که شوهر تعیین میکند، سکونت داشته باشد. البته مواردی در نظر گرفته شده که در این موارد زن میتواند بدون کسب اجازه شوهر، منزل را ترک کند، بدون این که مورد اتهام عدم تمکین قرار گیرد.
ترک منزل توسط زن یکی از رایج ترین موارد عدم تمکین است. هرگاه زن به وظایف زناشویی خود عمل نکند (که در اصطلاح به چنین زنی ناشزه گفته میشود)، شوهر میتواند به دادگاه مراجعه کند، و الزام زن را به تمکین بخواهد. در چنین شرایطی زن به دلیل عدم تمکین نمیتواند مطالبه نفقه کند. بنابراین اگر زن دلیل موجهی برای عدم تمکین داشته باشد، حق او نسبت به نفقه از بین نخواهد رفت. به طور مثال اگر زن به علت خطری که از جانب شوهر ممکن است برای او اتفاق بیفتد، از ماندن در خانه همسر خودداری کند، این امتناع باعث از بین رفتن حق نفقه وی نخواهد بود. در مجله دلتا به بررسی عواقب ترک منزل توسط زن از دیدگاه حقوقی و قانونی پرداخته شده است.
ترک منزل توسط زن، از شایع ترین موارد عدم تمکین است. مطابق قانون مدنی، زن باید در منزلی که شوهر تعیین میکند، سکونت داشته باشد. مگر اینکه در شروط ضمن عقد ، اختیار تعیین منزل به زن در عقد نامه داده شود. شایان ذکر است که قانون مواردی را در نظر گرفته است که در این موارد زن میتواند بدون کسب اجازه شوهر، منزل را ترک کند، بدون این که مورد اتهام عدم تمکین قرار گیرد.
قانون برای ترک خانه توسط زن استثنائاتی در نظر گرفته است که در این موارد، خروج زن از منزل، عدم تمکین محسوب نمیشود و موجب محرومیت زن از دریافت نفقه نخواهد شد. این موارد عبارتند از :
طبق قانون، اگر زن و شوهری که در یک منزل زندگی میکنند اختلاف داشته باشند طوری که زن ترس از آزار و اذیت بدنی یا مالی یا آبرو داشته باشد، قانون به زن این اجازه را میدهد که مسکن جداگانه اختیار کند. به عنوان مثال، در مواردی که زن به دلیل خطری که از جانب شوهر، او را تهدید می کند، مجبور است منزل را ترک کند، یا به دلیل این که مرد مبتلا به بیماری های مقاربتی است، و ناچار به خودداری از رابطه جنسی با او است. در صورت اثبات آزار و اذیت، دادگاه حکم بازگشت به منزل شوهر را نخواهد داد.
شایان ذکر است، تا زمانی که زن به دلیل ترس جانی و مالی، امکان بازگشت به منزل را ندارد، مرد مکلف است نفقه را به او پرداخت کند. بنابراین محل سکونت زن با توافق هر دو طرف مشخص میشود و در صورت عدم موافقت، دادگاه با جلب نظر نزدیکان دو طرف منزل زن را معین خواهد کرد. و در صورتی که زن اقوام و فامیل نداشته باشد، قاضی محلی مطمئن را برای او تعیین خواهد کرد.
1. زن نمیتواند نفقه دریافت کند.
2. شوهر میتواند از دادگاه اجازه ازدواج مجدد را دریافت کند.
3. مرد، امکان طرح دادخواست طلاق خواهد داشت
در مواردی که زن بدون اجازه همسر منزل را ترک کند، از آنجا که ترک منزل، یکی از مصادیق عدم تمکین به شمار میرود، بنابراین، شوهر میتواند به دادگاه مراجعه کرده و الزام زن را به تمکین بخواهد. در شرایطی که دادگاه ادعای عدم تمکین را درست تشخیص دهد و حکم قطعی محکومیت زن صادر شود، نفقه به زن تعلق نخواهد گرفت. شایان ذکر است که مرد میتواند از این حکم برای طرح دعاوی دیگر یعنی، طلاق یا کسب اجازه ازدواج مجدد استفاده کند. در این شرایط اگر مرد بخواهد زنش را طلاق دهد باید مهریه او را بپردازد، اما سایر حقوق مانند نفقه، نصف اموال مرد و … به زن تعلق نمیگیرد.
ترک منزل توسط شوهر؛ عواقب قانونی آن
آنچه باید در باره مهریه و نفقه بدانید